براي اولين پست ترجيح ميدهم به روش "رولان بارت" درباره دوست داشتهها و دوست نداشتههایم بدون تقدم و تاخر و فارغ از هر نوع نظمي بنويسم. به این ترتیب شما ميتوانيد از آنچه در آينده خواهم نوشت تا حدودي سر در بياوريد.
دوست دارم:
كافكا، زن دامنپوش، قند شكسته، پروست، سيگار وينستون اروپايي، لئونارد كوهن، شرلوك هولمز، مهدي سحابي، وجدان زنو، ميل مبهم هوس، فرهاد مهراد، پا گذاشتن روي ميز كامپيوتر هنگام تماشای تلویزیون، فندك زيپو، كوبريك، قدم زدن كوتاه شبانه در جايي خلوت، صادق هدايت، شهريار مندنيپور، لباس زمستاني، خوابيدن بيشتر از شانزده ساعت، مسافرت ناگهاني، بورخس، سينما پاراديزو، احساس گناه كردن از فقر كارگران، داستايوفسكي، فرهاد غبرايي، فردينان سلين، آدم لباس كمرنگ پوش، رگتايم، متكاي بلند، آل پاچينو، بهرام صادقي، دنيرو، چخوف، هديه تهراني، زورگفتن به آدم پررو اما بيدفاع، کون کاترین زنا جونر وقتی جوانتر بود، بحث داغ سياسي تا قبل از كتككاري، احترام به آبدارچيها، حريم فاكنر، سلينجر، جويدن سيبيل، كتابخواندن روي تخت، بخاري برقي، تماشاي جاده دم صبح از شيشه اتوبوس، شبكه متزو، چه كسي از ويرجينيا ولف ميترسد، چاي ولرم كمرنگ بعد از سيگار، ،آدمی که داستان می خواند اما داستان نمی نویسد، دختر چهارده پانزده ساله ی شکوفا، فیلم کندو، باغ دنج همراه با استخر، آبگوشت، رفیق پای هره کره و...
دوست ندارم:
زن مانتو چروك پوش، سه شنبه، هشدار شارژ موبايل، محسن سازگارا، لامپ لخت، سيگار مگنا، سایت گويا نيوز، داستان حاجيآقاي هدايت، صدای بلند، روزنامهنگار مدعي هنر روزنامهنگاري، بالاترین، خواب پنج ساعته، قهوه سرد، جين قوطي، دلشوره قبل از تهوع، مجلس رقص، ديدار با نويسندگان محبوبم، شلوار پاچه گِلي، داستانخواني كه بزرگترين خوانده عمرش از ريموند كارور باشد، قندان در دار، آدمهایي كه از سيگار متنفرند، حرف زدن طولاني با تلفن، حرف زدن طولانی یک نفر دیگر پای تلفن، نقل قول از ميلان كوندرا و مثل اینها.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر