زندگي شرلوك هولمز يك كوشش ممتد براي گريز از چيزهاي پيشپا افتاده و مبتذل است. او براي فرار از ابتذالي كه در اين دنيا بيش از همهچيز وافر است احتياج به فعاليت ذهني دارد و آن «معماهاي كوچك» به مقصود او كمك ميكنند. شرلوك هولمز تنها در مواقعي كه معمايي وجود ندارد به سراغ كوكائين ميرود.
«واتسن: در حال حاضر سرگرم تحقيقي حرفهاي هستي؟
ــ به هيچ وجه. به همين دليل كوكائين مصرف ميكنم. بدون فعالت ذهني نميتوام زندگي كنم. آيا دليل ديگري هم براي زندگي وجود دارد؟»
هولمز به اثرات مخرب جسماني كوكائين واقف است (مگر ميشود نباشد)، ولي تاثير اين مخدر در تحريك و روشنكردن ذهن او به قدري مثبت و متعالي است كه تاثير ثانويهاش رنگ ميبازد و فاقد اهميت ميشود.
هولمز براي تفريح كوكائين مصرف نميكند. كوكائين براي او مثل اكسيژن ضروري است. ذهن او تحمل عاطل و باطل ماندن را ندارد. واتسن نياز حياتي هولمز را درك نميكند و آن را از عيوبش ميداند. وقتي مصرف هولمز به چندين وعده در روز ميرسد نگرانياش را با احتياط به او اعلام ميكند و از هولمز ميشنود: «مشكلات و كار بر سرم بريز، پيچيدهترين پيام رمز را جلويم بگذار، يا استادانهترين تحليل را، و من در فضاي مناسب خود قرار ميگيرم. آنوقت ديگر نيازي به محركهاي مصنوعي ندارم.»
شرلوك هولمز با مصرف كوكائين به يكنواختي زندگي اعتراض ميكند، به اخبار ملالآور روزنامهها، به رخندادن جنايت (به قول خودش حتي همان جنايتهاي پيشپا افتاده) و به تبع آن عدم ارجاع پروندهاي به او. اما نقطه اوج مصرف او پس از پيروزي در پروندههاي (نسبتا) بزرگ است. وقتي به اين فكر ميكند كه تا مدتها بعد ناچار است سرش را با معماهاي كوچك گرم كند.
«واتسن: در اين ماجرا (نشانه چهار) تمام كارها را تو انجام دادي. همسري نصيب من شده، اعتبارش نصيب جونز (مامور اسكاتلنديارد) ميشود، پس چه چيزي براي تو باقي ميماند؟
شرلوك هولمز گفت: براي من هنوز بطري كوكائين باقي است.
و دست سفيد كشيدهاش را به سوي آن دراز كرد.»
منابع ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مجموعه «ماجراهاي شرلوك هولمز؛ كاراگاه خصوصي» / آرتور كانن دويل/ كريم امامي/ طرح نو
نشانه چهار / دويل/ مژده دقيقي / هرمس
«واتسن: در حال حاضر سرگرم تحقيقي حرفهاي هستي؟
ــ به هيچ وجه. به همين دليل كوكائين مصرف ميكنم. بدون فعالت ذهني نميتوام زندگي كنم. آيا دليل ديگري هم براي زندگي وجود دارد؟»
هولمز به اثرات مخرب جسماني كوكائين واقف است (مگر ميشود نباشد)، ولي تاثير اين مخدر در تحريك و روشنكردن ذهن او به قدري مثبت و متعالي است كه تاثير ثانويهاش رنگ ميبازد و فاقد اهميت ميشود.
هولمز براي تفريح كوكائين مصرف نميكند. كوكائين براي او مثل اكسيژن ضروري است. ذهن او تحمل عاطل و باطل ماندن را ندارد. واتسن نياز حياتي هولمز را درك نميكند و آن را از عيوبش ميداند. وقتي مصرف هولمز به چندين وعده در روز ميرسد نگرانياش را با احتياط به او اعلام ميكند و از هولمز ميشنود: «مشكلات و كار بر سرم بريز، پيچيدهترين پيام رمز را جلويم بگذار، يا استادانهترين تحليل را، و من در فضاي مناسب خود قرار ميگيرم. آنوقت ديگر نيازي به محركهاي مصنوعي ندارم.»
شرلوك هولمز با مصرف كوكائين به يكنواختي زندگي اعتراض ميكند، به اخبار ملالآور روزنامهها، به رخندادن جنايت (به قول خودش حتي همان جنايتهاي پيشپا افتاده) و به تبع آن عدم ارجاع پروندهاي به او. اما نقطه اوج مصرف او پس از پيروزي در پروندههاي (نسبتا) بزرگ است. وقتي به اين فكر ميكند كه تا مدتها بعد ناچار است سرش را با معماهاي كوچك گرم كند.
«واتسن: در اين ماجرا (نشانه چهار) تمام كارها را تو انجام دادي. همسري نصيب من شده، اعتبارش نصيب جونز (مامور اسكاتلنديارد) ميشود، پس چه چيزي براي تو باقي ميماند؟
شرلوك هولمز گفت: براي من هنوز بطري كوكائين باقي است.
و دست سفيد كشيدهاش را به سوي آن دراز كرد.»
منابع ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مجموعه «ماجراهاي شرلوك هولمز؛ كاراگاه خصوصي» / آرتور كانن دويل/ كريم امامي/ طرح نو
نشانه چهار / دويل/ مژده دقيقي / هرمس
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر