چند سال پيش با دوست بزرگواري بحثي داشتيم درباره اينكه به چه كسي بايد گفت كارگر؟ او سخاوتمندانه عنوان كارگر را شايسته همه كساني ميدانست كه براي فعاليتشان از كارفرمايي حقوق دريافت ميكنند (تعريفش به تعريف كارگر در قانون كار شبيه بود). با تعريف او همه كارگر ميشدند.
يادم است همان زمان هم گفتم كه زياد بودن تعداد كارگران ممكن است در نگاه اول به دليل هيبت ظاهري و آمار (مشمولين قانون كار) و اضافه شدن بر سرمايه صندوق تامين اجتماعي (!!!) قابل توجيه باشد اما نهايتا باعث تضاد منافع ميشود. اينكه ما طبقهاي اجتماعي با درد مشترك داشته باشيم خيلي بهتر است تا اينكه با جمعيت عظيم هزار فرقه روبرو باشيم كه همگي نام كارگر را يدك ميكشند اما هيچ ربطي به هم ندارند. و گفتم كه حكومتي مثل ج.ا كه خود مديون اعتصاب سراسري كارگران نفت است طبيعتا از انسجام كارگران بر عليه خودش ميترسد. همانطور كه امروز ميبينيم امكان اتحاد كارگران صنعت نفت براي انجام اعتصاب وجود ندارد چون منافعشان ربطي به هم ندارد. به عنوان مثال كارگر موقت در صنعت نفت كار كمتر ميخواهد چون حقوقش از حدي فراتر نميرود اما كارگر ثابت به اميد مزاياي بيشتر، كار بيشتري ميخواهد. در چنين اوضاعي حتي شاهد دشمني ميان خود ِ كارگران هستيم! حالا اگر به اين معجون قراردادي، پيماني، فصلي، روزمزد، ثابت و... كاركنان اداري و پشت ميز نشين هاي نفت را هم بيافزاييم ديگر چه منفعت مشتركي باعث اتحاد كارگران خواهد شد؟ من بعيد ميدانم كارگران از تضاد منافع صنفيشان چشمپوشي كنند و صرفا به خاطر منافع مشترك سياسي با هم متحد شوند.
گذشت تا رسيديم به امروز. دولت مشنگ دستمزد كارگران موقت را يكدفعه پنجاه درصد اضافه كرد. بخشي از كارگران اخراج شدند و بخشي ديگر مجبور شدند كار اخراجي ها را انجام بدهند.
براي فهميدن اينكه اضافه شدن بر مقدار كار كارگران صنعتي چه عواقبي (روحي و جسمي) دارد بايد خود را به جاي كارگر ايران خودرو گذاشت وقتي كه سرعت خط توليد دوبرابر ميشود. بايد ذابح صنعتي بود تا درك كرد بريدن گردن چهارصد گاو به جاي دويست تا در روز، ميتواند چه عواقبي داشته باشد. يا پرس كاري كه كافي است لحظهاي براثر خستگي تعلل كند تا انگشتهايش و حتي جانش را از دست بدهد... طبيعي است كه يك كارگر پشت ميز نشين (!) كه اوج اشتباهش غلطي در تايپ كردن است متوجه تغيير شرايط نشود و از دولت دلسوز متشكر باشد. این حرف حتي در مورد كشاورزان و كارگران خدماتي هم صادق است.
همه را گفتم تا برسم به اينجا كه: به نظرم تعريف كارگر در قانون كار (مشمولين همه كارگرند) اشتباه است! قانون كار آرماني من تنها مشمول كارگران صنعتي ميشود!
يادم است همان زمان هم گفتم كه زياد بودن تعداد كارگران ممكن است در نگاه اول به دليل هيبت ظاهري و آمار (مشمولين قانون كار) و اضافه شدن بر سرمايه صندوق تامين اجتماعي (!!!) قابل توجيه باشد اما نهايتا باعث تضاد منافع ميشود. اينكه ما طبقهاي اجتماعي با درد مشترك داشته باشيم خيلي بهتر است تا اينكه با جمعيت عظيم هزار فرقه روبرو باشيم كه همگي نام كارگر را يدك ميكشند اما هيچ ربطي به هم ندارند. و گفتم كه حكومتي مثل ج.ا كه خود مديون اعتصاب سراسري كارگران نفت است طبيعتا از انسجام كارگران بر عليه خودش ميترسد. همانطور كه امروز ميبينيم امكان اتحاد كارگران صنعت نفت براي انجام اعتصاب وجود ندارد چون منافعشان ربطي به هم ندارد. به عنوان مثال كارگر موقت در صنعت نفت كار كمتر ميخواهد چون حقوقش از حدي فراتر نميرود اما كارگر ثابت به اميد مزاياي بيشتر، كار بيشتري ميخواهد. در چنين اوضاعي حتي شاهد دشمني ميان خود ِ كارگران هستيم! حالا اگر به اين معجون قراردادي، پيماني، فصلي، روزمزد، ثابت و... كاركنان اداري و پشت ميز نشين هاي نفت را هم بيافزاييم ديگر چه منفعت مشتركي باعث اتحاد كارگران خواهد شد؟ من بعيد ميدانم كارگران از تضاد منافع صنفيشان چشمپوشي كنند و صرفا به خاطر منافع مشترك سياسي با هم متحد شوند.
گذشت تا رسيديم به امروز. دولت مشنگ دستمزد كارگران موقت را يكدفعه پنجاه درصد اضافه كرد. بخشي از كارگران اخراج شدند و بخشي ديگر مجبور شدند كار اخراجي ها را انجام بدهند.
براي فهميدن اينكه اضافه شدن بر مقدار كار كارگران صنعتي چه عواقبي (روحي و جسمي) دارد بايد خود را به جاي كارگر ايران خودرو گذاشت وقتي كه سرعت خط توليد دوبرابر ميشود. بايد ذابح صنعتي بود تا درك كرد بريدن گردن چهارصد گاو به جاي دويست تا در روز، ميتواند چه عواقبي داشته باشد. يا پرس كاري كه كافي است لحظهاي براثر خستگي تعلل كند تا انگشتهايش و حتي جانش را از دست بدهد... طبيعي است كه يك كارگر پشت ميز نشين (!) كه اوج اشتباهش غلطي در تايپ كردن است متوجه تغيير شرايط نشود و از دولت دلسوز متشكر باشد. این حرف حتي در مورد كشاورزان و كارگران خدماتي هم صادق است.
همه را گفتم تا برسم به اينجا كه: به نظرم تعريف كارگر در قانون كار (مشمولين همه كارگرند) اشتباه است! قانون كار آرماني من تنها مشمول كارگران صنعتي ميشود!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر