۸ آبان ۱۳۸۵

کدام طرفیم ما

چندوقتي است كه دولت احمدي‌نژاد به طور ضربتي مشغول شناسايي و اخراج كارگران افغاني است. خوب. در مورد كارهاي اين آقا كه حرف زياد است. پس هيچ. اما نگراني من بابت استقبال كارگران ايراني از اقدام دولت است. مسلما اين اتفاق به حال بخشي از آنان كه عموما كارگران آزاد (و نه صنعتي) هستند بي‌تاثير نخواهد بود. اما به چه قیمتی؟
يك طرف اين ماجرا كارگاران افغاني هستند كه نه تنها نيروي كارشان، بلكه زندگي‌شان را ميفروشند. تاكيد ميكنم كه كارگران افغاني در ايران مزد كاري كه انجام ميدهند را دريافت نمي‌كنند بلكه غالبا نيمي از حقوق يك كارگر ايراني (يعني مزد بدون حمايت قانوني و بيمه و ساير مزايا) را بابت خطري كه به جان ميخرند ميگيرند، اگر بگيرند. مثلا كارگر افغاني كه بدون امكانات اوليه ايمني روي داربست (يك تكه چوب) در ارتفاع بیست ـ سي متري زمين ساختمان مي‌سازد، كار نميكند، خطر ميكند. خطر شل بودن پيچ، پوسيده بودن چوب. خطر ِ يك قدم نابه جا برداشتن. خطر يك لحظه حواس‌پرتي و بعد سقوطي كه اگر تهش مرگ باشد بهترين اتفاق ممكن افتاده چون اگر آسيب جدي ديگري ببيند، فلج شود، سربار آدمهاي بدبخت‌تر از خودش مي‌شود.
اوضاع ساير مشاغل هم كم و بيش به همين صورت است. كار و زندگي مخفي. كار بيشتر و مزد كمتر روي حساب ريسكي كه كارفرما با به كارگيريشان متحمل مي‌شود.
حالا اگر يك صاحب دل‌خوش اين وسط بگويد: «چرا نميرن مملكتشون داداش؟» خوب... چه مي‌شود به او گفت و چه تضميني هست كه او بفهمد «جايي كه حتي نمي‌شود مثل ايران روي جانت ريسك كني و مزد بخور و نمير بگيري ديگر چه جور مملكتي است؟!» در وصف مملكت آنها و مملكت ما همين بس كه وقتي معلوم شد خفاش شب افغاني نبوده، جماعت افغاني توي خيابان شيريني پخش مي‌كردند (بهتر است به روي خودمان نياوريم كه ميدانيم چرا) و مردم باصفاي روستايي كه "افغاني‌زني" رسم دارند و مردم متمدن شهرنشيني كه خرابه‌اي را با چند برابر قيمت يك خانه اجاره مي‌دهند، به صرف افغاني بودن مستاجر و... با اين حال افغاني‌ها هنوز هم در «ميهن باستاني دو هزار و خورده‌اي» ما مانده‌اند و كار مي‌كنند.



طرف ديگر كارگران ايراني هستند. افاغنه همكاران آنها نيستند. مجموعه قوانين از كارگران افغاني براي كارگران ايراني رقيب ساخته است. انها هيچوقت نميتوانند خودشان را به جايگاه صفري كه كارگران افغاني درآن به سر مي‌برند تنزل دهند. قانون كار ايران اين اجازه را به كارگر ايراني نمي‌دهد كه بدون حمايت قانون كار كند... حتي اگر هيچ‌گونه قراردادي امضا نكرده باشد باز كارفرما ميداند كه اگر كارگر ايراني‌اش شكايت كند و حرفش را اثبات كند ميتواند حقوق قانوي‌اش را بگيرد و حتي مسبب جريمه كارفرما شود. بنابراين كارگر ايراني نميتواند بگويد: من هيچكدام از حقوق قانوني‌ام را نميخواهم و فقط همان مزدي را ميخواهم كه كارگران افغاني ميگيرند. اينچنين است كه كارگر افغاني با مزد كم در واقع نرخ مزد كارگر آزاد ايراني را تحت‌تاثير قرار ميدهد و البته فرصت شغلي او را صاحب مي‌شود.

واضح است كه حرف من هيچ ارتباطي با سخنان مسئولان گرامي (؟!) كه سالهاست همه‌ي ضعف و بي‌عرضگي‌شان را به دوش كارگران افغاني انداخته‌اند و آنها را مقصر اين وضع احمقانه‌ معرفي كرده‌اند، ندارد. دولت‌هاي هاشمي و خاتمي با طرح‌هاي ظاهري خروج اتباع بيگانه و شعارهاي بیخودی، نميخواستند ديوار كوتاه افغاني‌ها را از دست بدهند و خودشان را رودررو با كارگراني كه از وضع مزد ناراضي هستند يا جماعتي كه كار مي‌خواهند  قرار بدهند.
به اين دليل بود كه به جاي شناسايي و اعطاي مجوز كار به كارگران افغاني و در نتيجه هم‌سطح كردن آنان با كارگران ايراني، آنها را مجبور به بردگي كردند. برده‌هايي كه باعث چنددستگي در بازار كار ايران شدند و تاثيرات اين بردگي ناخواسته متوجه كارگران ايراني شد.
حتي اگر كاملا دايي‌جان ناپلئوني باشد باز هم من نمي‌توانم قبول كنم كه بعد از اينهمه سال ممانعت بي‌فايده از كار افغاني‌ها، به فكر اين جماعت مسئول نرسيده باشد كه براي مقطعي به افغاني‌ها مجوز كار بدهند و از حقوقي مساوي با كارگر ايراني برخوردارشان كنند! حداقل حسن اين كار در روانه كردن سود كارفرمايان خلاف كار (كه به كارگر خارجي بي‌مجوز كار داده اند) به حساب دولت بود تا لااقل افغاني‌ها به جبران زندگي و كار در ايران ماليات بدهند. چرا هيچوقت اين راه را امتحان نكردند؟
 اما دولت احمدي‌نژاد كه  اين بازي را نمي‌فهمد. اين حرف‌ها حاليش نمي‌شود. احمدي‌نژاد فكر مي‌كند اگر هاشمي و خاتمي نخواستند افغاني‌ها را بيرون كنند و فقط به شعار اكتفا كردند، لابد نتوانستند. زورشان نرسيد و حالا اين پهلوان ميخواهد با جريمه‌هاي سنگين و حتي زندان (براي كارفرمايان!!!) كار افاغنه را يكسره كند و راهي‌شان كند به افغانستان تا لابد پدر آمريكا را دربياورند! (باور كنيد تحليلشان توي اين مايه‌هاست: ــ ببين حاجي! هم پوز دولت‌هاي قبلي ميخوره و كارگراي خودمون خوششون مياد، هم اگر بخور و بخواب توي ايران رو براي اين بي‌غيرتا تعطيل كنيم و بفرستيمشون كه برن ديگه نميذارن اجنبي توي مملكتشون به زنشون تجاوز كنه.  ــ حاجي: راست ميگيا... باريكلا به تو "مشاور جوان"!)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر