رفیقی از کرمان خبر آورده که 5 نفر از مصدومان انفجار معدن باب نیزو هم در بیمارستان مردهاند و به این ترتیب تعداد کشتهها به 18 نفر رسیده است. عدد میگوییم. 18 نفر. دارم به این نتیجه میرسم که این عدد کردن آدم ها یکجور جاخالی دادن است. یک عددی و کنارش "نفر" و بعد دوست داریم فکر کنیم که ماجرا را فهمیدهایم. انسان حیوان ابزار سازی است و ابزار هم برای کار نکردن. اینطوری دیگر نیازی نیست از تخیلمان کار بکشیم که نفر هفتم - مثلا - که 25 سال زندگی کرده بوده 25 تا بهار و تابستان و پاییز و زمستان (غالباً با همین ترتیب) دیده بوده که حداقل بیست و یکتاش را به یاد داشته. که به یاد داشته توی پنجاه و یکمین روز از پاییز نوزدهم برای چهل و هفتمین دختری که سوت زده طرف به جای آنکه با دمپایی دنبالش کند فقط سر تا پاش را نگاه کرده و بعد این آدم حال مردی را پیدا کرده بوده که وقتی برای چهل و هفتمین دختر سوت میزند دختره بر خلاف عادت دختران قبلی فقط سر تا پاش را نگاه میکند. با جا دادن این آدم توی یک عدد نمیتوانیم بفهمیم که وقتی شش سال بعد - هفتهی پیش - نفر هفتم به همراه 17 نفر دیگر هرتکی منفجر شد، حال پنجاه و یکمین روز از پاییز نوزدهماش هم باهاش منفجر شد. و حال تک تک روزهای آن 25 سال، و حال تک تک لحظات 40 سالی که بیدلیل زندگی نکرد، انگار که یک دنیا کلهم منفجر شده باشد. به جای این کار میگوییم «18 نفر در انفجار معدنی در کرمان کشته شدند». و میگوییم با خصوصی سازی و سپس تعطیلی نساجی قائمشهر 20 هزار نفر در آن شهر بیکار شدند. در ضمن چهار کارگر افغانستانی هم که برای یکی از پیمانکارهای شهرداری منطقه 3 تهران کار میکنند هشت ماه است که حقوقی دریافت نکردهاند.
سلام بر دوست عزيز اميدوارم هميشه موفق و داراي چنين قلم گيرا و جذابي با شين منتظر ارائه راهکارهاي شما در جهت بهتر شدن هستمع هادي
پاسخحذفهيچ جا همدلي مرا راست كرده نتوانستي الا اينجا كه از 4 وطندار من گپ زدي...
پاسخحذفسلام. علاوه بر چند پست قبلی, تیتر این پست خیلی خوب بود. ممنون.اضافه کنیم: 300 نفر از کارگران عسلویه هم همی هفته پیش به همین راحتی اخراج شدند. عدد 300 رو میگم شاید هم 500. در ضمن مسئولان نفتی "جشن کارگران روزمزد" رو که قراره جای این 300-500 نفر کار کنند , هفته پیش گرفتند...
پاسخحذفهند: سال 2003، چهل و هفت هزار «نفر» کارگر در حین کار جان خود را از دست دادند. مرگ ناشی از کار در هند تا سال 2008 یک «رشد» 17 درصدی را شاهد بود.چین: در فاصله ی ژانویه تا مارس 2005، یکهزار و صد و سیزده «نفر» کارگر در حوادث ناشی از کار جان باختند. سال 2005، 3800 «نفر» معدنچی خانه ی آخرتشان آوار معدن بود.آمریکا: سال 2006، 69 «نفر» معدنچی طی انفجار در دو معدن ذغالسنگ جان خود را از دست دادند.برزیل، آفریقای جنوبی، ایران... چرخ اقتصاد مملکت ها می گردد با این عدد کردن آدم ها. حالا تنها 18 تا؟ افت کلاس دارد بخدا. چند تا انفجار و گاز گرفتگی و آوار دیگر. مگر چی می شود؟ یک کمی هم به آبروی خودمان فکر کنیم. به اینکه دستکم رتبه ی سوم چهارم جهان باشیم. حالا توی هر چی. مهم تعداد صفر جلوی اعداد آدم هاست. نیست؟
پاسخحذفهمیشه هوای خنکی با خواندن نوشته های شما به صورتم می خورد. ممنون
پاسخحذفسلام لئونگم کرده بودم چند وقت همه رو. خبر رو که خوندم چند وقت پیش یاد همون داستانت افتادم و یاد تو. الانم که اومدم اینها رو می خونم مخصوصن پست پیش رو ,بهتم زده . که اون ارتباط چقدر مستقیم بوده و چقدر واقعی .همینسلام. همچنان ارادتمندیم
پاسخحذفخبر را از بی بی سی فارسی شنیدم. نمیدانم چندمین خبر بود ... همان لحظه یاد گوش کن زنک افتادم . تنها تجربه ام از کارگران معدن...سعی کردم تصور کنم پشت این ماجرا و این عددها و نفرها چه بوده...به نت دسترسی نداشتم اما مطمئن بودم اینجا از معدود مکانهایی (افرادی ) است که ساده از این قضیه نمیگذرد.
پاسخحذفمن در دو یچه وله خواندم. همان روز به اینجا آمدم تا ببینم چه خبر شده. سپاس به خاطر وجود داشتنتان.به سیما و کورش: اگر اینجا توانسته باشد یک نمایی از وضعیت موجود را نشان بدهد خیلی بیشتر از انتظار من کار کرده. ممنون که امیدوارم می کنید.
پاسخحذف