۱۹ خرداد ۱۳۸۸

و اما در پایان

تذکری هم در باب بداخلاقی‌های انتخاباتی که مورد نکوهش توأمان امام و مقام رهبری است عرض کنم علی‌الخصوص خدمت دوستان عزیز موسوی‌چی. آقاجان! اینکه بنده به اتفاق رفقا تصمیم گرفته‌ایم که برای نجات نهنگ‌های تنگه‌ی هرمز از آقای حسن حبیبی برای شرکت در انتخابات دعوت به عمل بیاوریم و با توجه به ضیق شدید امکانات رنگی در ترافیک میدان پونک با یک تصمیم انقلابی ناچارا پرچم صورتی را برگزیده‌ایم دلیل نمی‌شود که تا دو دقیقه یک گوشه‌ای پارک می‌کنیم زرتی پرچم مقدس ما را با این نوار سیدی‌ها عوض کنید. اگر دین ندارید لااقل نهنگ‌ها چه گناهی کرده‌اند. حالا خودشون هیچی، بچه‌هاشون..


(پی‌نوشت مناظره‌ی احمدی‌نژاد و رضایی: یکی یه چی به این دکتر بگه. هر چی من هی هیچی نمی‌گم این باز هی کاهش تعداد شکایات کارگران در ادارات کار را به پای کاهش تعداد اخراج‌ها می‌ذاره. من به توصیه‌ی روانپزشکم چند دقیقه‌ای هست که زدم توی کار اوپتیمیسم و ابدا فکر نمی‌کنم کسی که حتی به درجه دکتری -چه فرقی میکنه در زمینه‌ی آسفالت یا هرچی- نائل شده به همین راحتی دروغ بگه. پس بنا رو می‌ذارم رو اینکه حضرتش نمی‌دونه کارگران قرارداد موقت بعد از اتمام مدت قراردادشان نمی‌توانند شکایت کنند چون خود به خود اخراج شده تلقی می‌شوند. پس کاهش تعداد شکایات نتیجه‌ی کاهش اخراج کارگران نیست. نتیجه‌ی گسترش قراردادهای موقت کوتاه مدت –حتی یک تا سه ماهه- برای کارهایی است که طبیعت‌شان جنبه‌ی مستمر دارد.)  

۱۰ نظر:

  1. موسوی چی عمته [...] کششوربختانه اطلاع وثیقی از عقاید سیاسی ایشان ندارم.

    پاسخحذف
  2. بجز کارگر ها هیچی دیگه هم که اهمیت ندارهچرا. در درجه دوم.

    پاسخحذف
  3. دوست دارم ولی لج در میاریعمدی نداشتم به هر حال.

    پاسخحذف
  4. "درجه دوم" خيلي خوب بود ؛-)مخلصيمآقا ارادت داریم شدید.

    پاسخحذف
  5. :))واقعا صورتیه رو عوض کردن؟ ای نالوطیا.شیطونه میگه کار و زندگیمو بذارم وارد فعالیتهای انتخاباتی بشم. یه تیک.که صورتی بپوشم برم تو دل سبز و سفید ببینم کیه که به نهنگا بی توجهه...نه رفیق گونزالس. شما هر کاری میکنی کار و زندگیتو رها نکن. مردم چه گناهی کردن که چشم امیدشون به محصولات هنری شماست.

    پاسخحذف
  6. بگم پرچم صورتی را از کجا کندی؟ بگم؟ :)اتفاقا اول از همه فکرمون به همون جا رفت چون توی اون وضعیت از لباس های رویی که نمیشد پارچه برید. اما متاسفانه رنگ هاشون جواب نداد. سفید که کروبی چی می شدیم. آبی نفتی که شبا موسوی چی می شدیم. قرمز هم که خب.. البته نه اینکه تقریبن نباشیم اما اونوقت کاملن کمونیست می شدیم. این شد که ناگهان لُنگ صورتی ماشین توجه ما رو به خودش جلب کرد. (به این میگن صداقت انقلابی)

    پاسخحذف
  7. بسمعی تعالابیانیه: (محض جلب "توریست سیاسی"ی واجد شرایط، با پتانسیل رأی توی صندوق ریختن)همان‌طور که آدمیزاد مردانگی را از درخت می‌آموزد، لطافت را از شبنم و سوز را از دل، به همین ترتیب خیلی چیزها را هم می‌تواند از نهنگ بیاموزد که یکی ش مثلاً از این قرار است که دل گنده ای داشتن، و از آن جمله است مثلاً شنا. آن‌وقت ببینید شما را به خدا و جان مادرتان، یک چنین موجودات سودمندی، همین‌طور گله.گله دارند در تنگه‌ی هرمز (و خیلی جاهای دیگر که بعداً بنا بر اقتضاع، فاش می‌کنیم) به توسط شکارچیان بی‌رحم کشته می‌شوند او.وَخ، تا به مصارف ملی و غیر ملی برسند و یا بس که تنگه تنگ است رد نمی‌شوند با آن قد و قامت پر.ابهت و عظیم شان و تحت فشار ذره ذره می‌میرند. این شکنجه، این مرگ تدریجی... گریه باز امان نمی‌دهد چار کلام حرفمان را تمام کنیم.نهنگ هایی به این زیبایی، وقار و مظلومیت، نگاه های خیس شان را به ما آدمیزادگان دوخته اند تا بلکم دل سنگ ما نرم شود و کاری برایشان بکنیم. لذا از آنجایی که دست به طرفداری‌ی ما.ملّت خیلی خوب است، به شخصه قلبم گواهی می‌دهد که با کمی مانور دادن روی مسئله‌ی نهنگ ها می‌شود به جلب جوانان بی.آتیه و اصلاحات بنیادین در این کشور امیدوار بود. تنها گزینه‌ی ما (صورتی ها) برای این منظور خطیر (تثبیت بقای نهنگ های تنگه‌ی هرمز و هم‎چنین در حاشیه اش، ترمیم نسل گراز سفید سیاهکلی و در ادامه، اصلاحات بنیادین)، دکتر حسن حبیبی ست که سالیان سال همچون ماکیاولی قهار در عرصه‌ی سیاست ایران خوش درخشیده است و ما از این نمونه های درخشش الماس.گون که در تمام ادوار و تحت هر دولتی صادقانه خدمت کرده اند، قبل از این هم در میهن عزیزمان دیده ایم.حبیبی (مای لاو)حبیبی (عزیزم)حبیبی (حسن جان)صورتی تویی که صورتی می‌خواهمتای لبو"اکبر شاملو"

    پاسخحذف
  8. توضیح:نپرسید. داداششه... اکبرشان استعداد اش بیشتر بود ولی همیشه در سایه‌ی احمد قرار داشت. احمد گاهی مثل همین شعر، مال اکبر را بلند می‌کرد و مثلاً صورتی را می‌کرد سبز و خوشحال هم بود تازه، چون اکبر دنبال جوسازی نبود هیچ‌وقت و لو نمی‌داد. اکبر همان سالهای جوانی کمونیست شد و کلا تباه شد رفت. می‌دانید که کمونیست ها در پایان، نمی‌میرند، تباه می‌شوند، چیزی مثل خاکستر شدن. بعدها به زور بتوان رد پایشان را پیدا کرد مگر این که یک زمانی به موقع از دایره‌ی تباهی خارج شده باشند. همین‌طور است فاشیست ها و مارکسیست ها لابد. ما از کجا بدانیم...مع السلامةمسئول تدارکاتِ "دولتِ اُمید.صورتی" / دوشیزه آره.ناس پلاساصلا فکر کردی ما واسه چی حبیبی رو انتخاب کردیم؟ علاوه بر دانش سیاسی ش که مورد تایید دوست و دشمنه برای خاطر اینکه در شرایط حساس کنونی از میان چهار کاندیدای دیگه اون تنها کسیه که بنیه ی نگه داشتن نهنگ ها رو زیر آب داره. اون وقت دشمنان ملت و نهنگ ها پشت چراغ قرمز به ما می گن پراتیک تون می لنگه. آخه این درسته مامان امید؟

    پاسخحذف
  9. نِه والا...گو خوردن والا...یک چیز دیگر هم که اصولاً درست نیست اینه که معلوم نیست هنوز حبیبی در اون حد و اندازه های مورد نظر دولت امید.صورتی باشه. باس تحقیق میدانی کرد. شانس نداریم که، یهو دیدی زنگ خونه شو زدیم محمد ورشوچی اومد بیرون.مامان، امید... سرتو بیار تو... چراغو سبز شد.واخ واخ... دلِ سنگ اگه بود اُو شده بود.

    پاسخحذف
  10. پس تو هم کارت به روانپزشکی گرفت؟ یادته مسخرم می کردی :))از این به بعد ته شوخیام پارچه قرمز می بندم یا افکت خنده ای چیزی. (هنوزم می کنم) <- SHOOKHI

    پاسخحذف