نمیدانم من را میبخشید یا نه اگر که احساس میکنید بهتان تجاوز شده و دارم ازتان سئوال میکنم اگر جای متجاوز پشمالو و نخراشیده، یک متجاوز ملوس و شیک و ترجیحاً ظریف بهتان تجاوز میکرد باز هم همچین حسی داشتید.. که مورد تجاوز واقع شدهاید؟ اما تمام سعیتان را بکنید که من را ببخشید چون میخواهم ازتان سئوال کنم که اگر از خواندن خبر واگذاری سهام مخابرات به سپاه خونتان به جوش آمده است، در صورتی که مطلع میشدید به جای سپاه یک شرکت کاملاً خصوصی وارد رقابتی عادلانه شده و بلوک سهام مخابرات را خریداری کرده، آیا باز کل ماجرا به مویرگتان هم بود یا نه.
عقب افتادههایی که در این سالهای بعد از برنامهی سوم توسعه هر جا مخالفتی با خصوصیسازی شنیدند و خواندند مثل عجوزهها ــ از هر دو جنس ــ گیس کشیدند که ناموس قیاسآبادی لیبرالیسم به فنا رفت، حالا چارهای ندارند جز اینکه همهی آن حرفهایی که به تدریج با زبان خوش نفهمیدند را در عرض سی و پنج دقیقه شیرفهم شوند، با واگذاری مخابرات به سپاه (این خصوصیسازی در عرض سی و پنج دقیقه هم دست کمی از هشتاد و پنج صدم درصد کروبی ندارد).
یک وقتی قرار بود تیمهای فوتبال تهرانی با استناد به اصل 44 قانون اساسی خصوصی شوند و به شهرستانها منتقل شوند. عادل فردوسیپور در برنامهی نود حرفی زد که به نظرم همچنان دقیقترین استدلال مخالفان خصوصیسازی است. گفت اگر میخواهید تیم خصوصی داشته باشید چرا تیمهای دولتی را خصوصی میکنید؟ از پایه سرمایهگذاری کنید، تیمی تماماً خصوصی را از محلات ساماندهی کنید و به لیگ دسته سوم و دوم و نهایتاً لیگ برتر برسانید.
اگر به پای نُنُربازی نگذارید یکجورایی خوشحالم که مخابرات به سپاه واگذار شد و نه مثل کارخانهها و معادنی که با همین روش در این سالها خصوصی شدند به یک شخص گمنام حقیقی یا حقوقی. اینطور پردهای که هاشمی و خاتمی در سالهای ریاستشان مقابل خصوصیسازی گرفته بودند کنار رفت و لااقل حالا میتوانیم با انگشت نشان بدهیم که داریم از چی حرف میزنیم. از طرفی.. این اموال به مردم تعلق دارند و یک روز (که امیدوارم دور نباشد و چیزی از آنها باقی مانده باشد) باید به مردم بازگردانده شوند، با سپاه طرف حساب معلومتر و طبیعتاً دردسرش کمتر است.
این هم حرفیه
پاسخحذفآهان ببخشید، یادم رفت بگمحساسیت ها واسه این بالاست که با این کار هم توان مالی سپاه با در اختیار گرفتن سود آورترین شرکت دولتی بالا می ره، اونوقت می تونن علاوه بر آدمهای خودشون به آدمهای بیشتری از روستاهای خیلی دور افتاده روزی دویست هزار تومان واسه کتک زدن و کشتن مردم پول بدهند، هم اینکه دیگه خیلی علنی به تلفنهای مردم گوش می دهند. در حقیقت مردم دیگه ظاهرا همه جا تحت کنترل هستند. فیلم 1984 رو دیدی؟ ایران مثل اون فیلم کلا خاکستری می شه!
پاسخحذفاصلا ارزش جواب دادن هم نداره چپ جماعت از پایه و اساس با حماقت عجین شده
پاسخحذفآقا توجه كرديد ديگه؟ كامنت ميگذارند براي اين كه بگويند اصلاً ارزش جواب دادن ندارد (كيست كه فكر كرده بايد جوابگو باشد؟)، منتهي به نظرشان ميرسد كه اصلاً "ارزش" جواب دادن ندارد. خوب است: اين هم جزئي از منطق سرمايهدار جماعت ميتواند باشد، حساب كند ببيند جواب دادنش حاوي "ارزش" هست يا نه. چيزي كه ظاهرا در هر حال "ارزش" دارد، فحش دادن به چپ است؛ در هر حالي ارزش دارد.خیال می کردم واگذاری مخابرات به سپاه بیشتر از چپ ها، طرفداران اقتصاد بازار و دلالی را عصبانی کند. بابت هجوی که شده اند. اما انگار ماجرا واقعا ناموسی است و برادران ما به سپاه هم رضایت داده اند..
پاسخحذفشما خیلی بانمکید !جمله با حالی بود که روزی روزگاری نمی دونم کجا خوندم . نوشته بود : وقتی به شما تجاوز می کنند و راه دیگری ندارید به جای داد و فریاد سعی کنید شما هم لذت ببرید !!!!اما راستش برای من خیلی خیلی فرق می کنه . ترجیح می دم اون شخص دشمنم نباشه ! من از سپاه متنفرم.اگر مخابرات رو تقدیم می کردند به کس دیگری ، آقایی ، آقازاده ای به هیچ عضو محترم نداشته ام هم نبود .ایرانی به دوشیده شدن عادت دارد. مثلن می داند به ارتش . نوش جانشان می شد. اما سپاه فرق می کند. سپاهی از نظر من آدم نخراشیده و بیمار روانی و جنسی است که علاف و بیکار می گردد خوب می خورد و حسابی کلفت شده و از هیچ جنایتی رویگردان نیست. سپاه یک گروه تروریست یست!ثروت قدرت می اورد آقاجان . سپاه دست راست آقاست. یک سوال می توانستند در قالب یک شرکت گمنام مخابرات را به سپاه واگذار کنند .کسی متوجه نمیشد .این همه سر و صدا هم به پا نمیشد. دلیل انکه این کار را نکردند روشن است .مردم باید به ترس از سپاه و دخالت هایش عادت کنند.البته این تقسیم قدرت برای بالای ها ارزان نخواهد بود. روزی را پیش بینی می کنم که بچه دایناسور رکس ها تره هم برای بزرگترشان خورد نکنند.در اینکه واگذاری مخابرات به سپاه حاوی پیامی از جانب نظام برای مردم بوده با شما همنظرم. پیامش را هنوز نفهمیده ام.به "بوی خوش زن" : کامنتی که از شما تایید نشد خصوصی ارسال شده بود. بلاگفا اجازه تایید این کامنت ها را نمی دهد.
پاسخحذفخطاب به دوست محترم کامنت گذار!من با این مدل تفکر مخالفم8 سال جنگ (حالا مقدس یا غیر مقدسشو کار ندارم) داشتیمو بچه های سپاه و بسیج از جوونی و سلامت خودشون گذشتند و حداقل به زعم خودشون برای دفاع از ناموس و وطنشون از همه ی لذائذ و آرامش ها چشم پوشیدند و روا نیست امروز سودطلبی و ددمنشی برخی را به همه ی سپاه تعمیم بدهیم...شما فرض کن من یکی ازین جوانهای دیروز را از نزدیک می شناسم!!
پاسخحذفآیا شما می خواهید بگویید در اقتصادهای کاپیتالیستی "خصوصی" همیشه یعنی چیزی ماهیتاً یک سان با مخابرات پس از این که به چنگ سپاه در آمد؟ یا می خواهید بگویید روایتی جیم الفی از خصوصی سازی است که شاهدش بوده ایم، فقط؟ یا هرکدام از این ها به اضافه ی این که (می گویید) اگر قرار باشد رانت مسلمانی داشته باشیم خوب چرا رانت نظامی مسلمان نداشته باشیم تا آن ها که نمی دانستند رانت اولی وجود دارد به مدد دومی اولی را بفهمند و همان خط ادراک را بگیرند و بیایند جلو؟ به نظر خودم نظامی ها، دولتی ها، مذهبی ها، در اتحادی مثلثی شکل (که رأس بالا ایستاده اش از حالا معلوم است قرار است کدام باشد) دست روی همه چیز گذاشته اند که به قول شما مال مردم است. ولی تا آن جا که می دانم سوسیالیزم هم بر یک دولت خیلی بزرگ که دست روی مال ملت گذاشته باشد تأکید دارد. البته شخصاً یک "دولت رفاه" طلب ام، طبیعتاً، ولی به خصوصی سازی واقعی هم نمی توانم ایراد بگیرم. از طرفی (و شما هم ببخشید اگر این به نظر هذیان گویی می آید) با توجه به پولی که دولت آمریکا برای نجات بخش مالی و صنعت از جیب مردم خرج کرده است به نظرم می رسد که در منتها الیه خصوصی دوباره به مالکیت مردم بر اموال خودشان می رسیم. امیدوارم جواب بدهید. مرسی.مشکل اینجاست که شما دولت را همان "مردم" فرض می کنید و بر این اساس تحلیل می کنید. به نظر من دولت، دموکرات ترین دولت ها مردمی نیستند و فرق قابل ملاحظه ای با حکومت های پادشاهی/ولایتی ندارند. در هر دو حالت مردم اختیارشان را برای اداره امور خود به رئیس جمهور یا پادشاه/ولی فقیه واگذار می کنند. اینطور است که حکومت های کمونیستی و کاپیتالیستی هم در واقع هر دو از یک روش پیروی می کنند.. یکجا حزب توی سر مردم میزند جای دیگر رئیس جمهور برامده از رای مردم.. که البته این رای هم در دنیای سیاست به قول هوارد زین همان نقدینگی دنیای اقتصاد است، هر دو چیزی را که حقیقتا در حال وقوع است در لفافه ی رمز و راز می پیچند: حکومت اقلیت بر اکثریت.اعتقاد آرامانگرایانه ی من (که مبتنی بر زیبایی شناسی ام است) را اگر بخواهید می گویم با هر نوع برتری و مالکیتی که بر اساس قدرت (سرمایه یا اسلحه) باشد مخالفم. اما خب.. از لحاظ تاکتیکی گاهی اوقات دموکرات هم می شوم. مچبند سبز هم توی نمازجمعه میبندم.
پاسخحذفمرسی برای جواب تان. البته فرضی که می گویید نکرده ام، فقط، شاید به غلط، گمان می کنم در ایالات متحده ی آمریکا که کاپیتالیزم به اصطلاح توجیه خودش را یافته است تعداد کثیری از مردم عادی آن قدر درگیر بورس بازی و اعتبارات و مالکیت های ریز و درشت هستند که حاضرند دولت از مالیات های پرداخته شان برای نجات این قسم نهادها از ورشکستگی هزینه کند. البته این هم صحت دارد که یک بار دیگر این "غول اقتصاد" است که نجات داده شده است. به هرحال فکر می کنم ته برخورد با سیستم های حکومت و روش های اقتصادی و مالی همان است که خودتان اشاره می کنید: آدم هرکار که می تواند می کند که صدای تظلم اش و اصولاً بودن اش به گوش برسد. نکته هایی چند درباره ی پست: متجاوزان ملوس و شیک نداریم ضمن این که ساده لوحی نیست که بگوییم در هر حال نظم نظامی یک فرق هایی با آشوبی که در آن بشود امید به نظم تازه بست دارد. بعد هم در پی تماشای ساعت ها مش قاسم می توانم در مقام یک متخصص دایی جان ناپلئون به یقین بگویم که غیاث آباد درست است نه قیاس آباد!
پاسخحذف