در این چند وقتی که پیش نویس اصلاح قانون کار منتشر شده +، جز صدای ضجه مویه از فعالان کارگری نشنیدهام. ماتم گرفتهایم که با تغییر قانون کار امنیت شغلی کارگران از بین میرود. نفس این عزاداری شریف است اما نمیتوانیم منکر شویم در حال حاضر و با همین قانون، با وجود قراردادهای سفیدامضا و شرکت های دلال نیروی کار (پیمانکاری) هیچ تضمینی برای امنیت شغلی کارگران وجود ندارد.
درباره دستمزد هم به همین صورت. داد و هوار راه انداختهایم که دولت با افزایش حق رای خودش در شورایی که ماهیت سه جانبه دارد میخواهد دستمزد ناعادلانه تصویب کند. مگر دستمزد تا امزوز و زیر سایهی همین قانون، عادلانه تصویب میشده؟ مگر شورای نه نفرهای که شش رای آن در اختیار کارفرمای بزرگ (دولت) و کارفرمایان خرده پا بوده ـ و حتی در صحت کارگری بودن سه رای باقی مانده هم همیشه تردید بوده ـ می توانسته دستمزدی عادلانه تصویب کند؟
درباره بیمه، ایمنی، ساعت کار و درباره تمام مواد حمایتی قانون کار که دولت قصد نابودیشان را دارد هم این حرف صادق است: قانون انسانمدار و افتخار آمیزی که از آن دفاع میکردیم در عمل مانع محکمی در مقابل وحشی گری های دولت و کارفرمایان خرده پا نبود. آنجا که منافع شان ایجاب میکرد زیر سایهی همین قانون مترقی عملاً بردهداری می کردند و ما دلمان خوش بود با دفاع از قانون کار داریم از انسان دفاع میکنیم. وقتش شده از خودمان سئوال کنیم در این سالها از چه دفاع میکردیم؟
حالا از چه نگرانیم؟ که دولت میخواهد سنگر کاغذی و بیخاصیتی که پشتش پنهان شده بودیم را نابود کند؟ خب به درک. مگر حقوقی که قرار است از قانون کار حذف شوند حقانیت شان را از ثبت شدن در کتاب قانون میگرفتند؟
درباره دستمزد هم به همین صورت. داد و هوار راه انداختهایم که دولت با افزایش حق رای خودش در شورایی که ماهیت سه جانبه دارد میخواهد دستمزد ناعادلانه تصویب کند. مگر دستمزد تا امزوز و زیر سایهی همین قانون، عادلانه تصویب میشده؟ مگر شورای نه نفرهای که شش رای آن در اختیار کارفرمای بزرگ (دولت) و کارفرمایان خرده پا بوده ـ و حتی در صحت کارگری بودن سه رای باقی مانده هم همیشه تردید بوده ـ می توانسته دستمزدی عادلانه تصویب کند؟
درباره بیمه، ایمنی، ساعت کار و درباره تمام مواد حمایتی قانون کار که دولت قصد نابودیشان را دارد هم این حرف صادق است: قانون انسانمدار و افتخار آمیزی که از آن دفاع میکردیم در عمل مانع محکمی در مقابل وحشی گری های دولت و کارفرمایان خرده پا نبود. آنجا که منافع شان ایجاب میکرد زیر سایهی همین قانون مترقی عملاً بردهداری می کردند و ما دلمان خوش بود با دفاع از قانون کار داریم از انسان دفاع میکنیم. وقتش شده از خودمان سئوال کنیم در این سالها از چه دفاع میکردیم؟
حالا از چه نگرانیم؟ که دولت میخواهد سنگر کاغذی و بیخاصیتی که پشتش پنهان شده بودیم را نابود کند؟ خب به درک. مگر حقوقی که قرار است از قانون کار حذف شوند حقانیت شان را از ثبت شدن در کتاب قانون میگرفتند؟
بعد از سیلی جانانهای که خوردیم، وقت از خواب پریدن است. یادمان بیاید در قانون کاری که سال 69 تصویب شد تمام حقوق کارگران محترم شمرده میشد جز تشکیل سندیکا و حق اعتصاب. و دقیقاً به دلیل فقدان همین دو حق بود که تمامی حقوق کارگران طی این سالها ذره ذره از قانون کنده شدند و از بین رفتند و صدایمان به جایی نرسید. تجربهی این سالها ـ اگرچه تلخ و خونین ـ برایمان روشن کرد که بدون تشکیلات مستقل کارگری صاحب ابزار اعتصاب، قانون کار یک مشت بند و تبصرهی بیخاصیت است که مطلقاً ضمانت اجرایی ندارد. حالا (خوشبختانه؟) در موقعیتی هستیم که سندیکا همانقدر غیر قانونی است که سایر حقوق. امیدوارم این بار بدانیم ابتدا برای دستیابی به کدام حق باید مبارزه کنیم.
همیشه معلوم بوده مبارزه برای آزادی است. متاسفانه دولتمردانمان اینقدر کم هوشند که در هر موقعیت بد اوضاع را ماله می کشند. عملا فهمانده اند اگر کارفرما پول برای دادن دستمزد کارگرها ندارد خب عیبی ندارد دستمزدشان را ندهد. چند وقت دیگر این را عین قانون می کنند. به هر حال باید سر هر بند قانون های "عدم تعهد" مویه کرد. راه دیگری نیست.
پاسخحذفسلام لئون. من از مخاطبای همیشگی تونم از خیلی قدیم که بلاگفا بودین. چندتا سوال کاری دارم ولی اینجا هیچ راه تماسی نیست یا من پیداش نکردم. اگر وقت دارید درباره تغییرات قانون کار بیشتر توضیح بدید. پایان نامه من به بیمه های شغلی مربوطه و اینطور که نوشتید تغیرات شامل بیمه هم میشه. متاسفانه لینکی که گذاشتید به من کمکی نمیکنه.
پاسخحذفسپاسگذار میشم اگر ایمیل بدید یا راهی برای تماس معرفی کنید.
باز هم ممنون.
ایمیل من
kianersisadaf(at)yahoo
صدف: شرمنده بابت تاخیر.
پاسخحذفنمیدونم چقدر به موضوع کار شما مربوط میشه اما من توضیح مختصری میدم، اگر باز سئوالی بود بپرسید: تغییری که دولت برای ماده 147 قانون کار پیشنهاد داده مکانیزم تجمیع سرمایه و خدمات دهی صندوق تامین اجتماعی رو عوض میکنه. به این ترتیب که تا پیش از این مکانیزم بیمه کارگران بین النسلی بود. یعنی کارگران نسل قبل برای نسل بعد از خود حق بیمه پرداخت می کردند و خودشون از سرمایه ی جمع شده ی نسل قبل کارگران خدمات می گرفتند. مثلا کارگری که امروز بیمه میشه و احتیاج به خدمات درمانی داره به بیمارستانی میره و از تجهیزاتی استفاده میکنه که با استفاده از حق بیمه کارگران یک یا چند نسل قبل از خودش تاسیس شده، در عوض او هم با پرداخت حق بیمه برای کارگران فردا سرمایه گذاری می کنه.
منطق میگه برای کارکردن این سیستم لازمه حق بیمه همه کارگران فقط یکجا جمع بشن. حالا دولت قصد داره صندوق های موازی با صندوق تامین اجتماعی تاسیس کنه و کارگران رو مخیر به انتخاب صندوق بیمه گزار کنه.
راستش من مطمئن نیستم دولت از سر نفهمی همچین پیشنهادی داده یا رسما قصد داره سرمایه این صندوق (سرمایه کارگران) رو به اسم تقسیم منابع بین صندوق های موازی، مصادره کنه.
خیلی ممنون لئون جان. واقعا کمک کرد بفهمم چی شده. باز هم ممنون. البته یک اشتباه لبی در مورد شماره ماده 148 داشتید یا من اشتباه می کنم؟
پاسخحذفمنتظر ایمیل بودم امروز اتفاقی اینجا رو چک کردم. خیلی خوشحال شدم از جواب شما. لطف کردید بهم.
جواب داده بودم. نمیدونم چرا ثبت نشده: حق با شماست. 148 درسته. این هم به حساب حافظه داغون من.
پاسخحذفسلام لئون
پاسخحذفاز دوست تون مکابیز مدت ها ست خبری نیست! توی وب لاگش خیلی وقت پیش کامنت گذاشتم ولی منتشر نشده هنوز! رو به راهه؟
سلام
پاسخحذفحالش خوبه اما اینترنتش گویا مشکلاتی داره.